کهن شهر مراغه از گذشته های دور به رصدخانه اش،گنبد سرخش، باغ ها و مزارع سرسبزش، آب و هوای خنک و مطبوعش بالاخره صابون با کیفیتش شهره بوده است. مراغه کنونی همه این هاست و بسیار بیش از این ها.
هدف شما از سفر هر چقدر متفاوت و متنوع باشد، از مراغه دست خالی باز نخواهید گشت. اگر علاقمند به آثار بیش و پس از اسلام در مراغه، راضی خواهید شد. مهرابه ورجوی همراه با سازه های میانه تپه رصد یادگارهایی اند از هزاره های پیشین و دوران مهر پرستی یا میترایسم و هنوز هم جای بررسی و کشف بسیار دارند. گنبدهای چهارگانه مراغه به ویژه گنبدهای سرخ و کبود بابی شمار رمز و راز و پرسش های پاسخ نیافته،بازمانده دوران سلجوقیان تا عصر ایلخانان مغول اند. گنبد جدید عارف و شاعر بلند آوازه قرن هشتم هجری ، اوحدالدین مراغه ای،که از نمونه چندگانه های معماری تلفیقی (سنتی و مدرن)به شمار می آید و نیز یخچال مرادیان و خانه های قدیمی مراغه باب طبع معماران و علاقمند هنر معماری ایرانی خواهد بود.
آنان که سر در کار نجوم دارند،با بازدید از بقایای رصدخانه مراغه که تا پیش از اختراع تلسکوپ بزرگ ترین و کامل ترین مجموعه رصد و پژوهشکده ستاره شناسی و گاه شماری جهان بود،حتما به شوق خواهند آمد.
آنان که به مطالعات و یافته های زمین شناسی و دیرینه شناسی علاقمندند، شاید بهترین مقصدشان مراغه باشد که از سوی محافل علمی و زمین شناسی جهان،بهشت فسیل جهان نام گرفته است در موزه صحرایی مردق می توان به مشاهده مستقیم سنگواره ها و بقایای جاندارانی از میلیون ها سال پیش پرداخت. شاید تا پیش از کشفیات تپه مردق (مردک)مراغه کسی تصور نمی کردکه ایران زیستگاه جانوران ماقبل تاریخ و عظیم الجثه ای چون فیل،کرگدن ،زرافه و حتی میمون های اولیه بوده است.غار کبوتر یا هامپوییل در نزدیکی مراغه از شگفتی های زمین شناسی است.
اگر بخواهید کوهنوردی کنید،کوهستان اسطوره ای سهند،عروس کوه های ایران، در شمال مراغه گزینه ای فوق العاده است.آنان که با هدف طبیعت گردی و دست یابی به آرامش و رفع خستگی ها و تنش های روانی سفر می کنند،چه جایی فرح بخش تر از کناره های رود صوفی چای در میانه شهر باغ مراغه، باغ های بی شمار مراغه،کناره های دریاچه سد علویان و جاده گردشگری برکشیده در مسیر روستاهای سبز و خرم مراغه و یا دامنه های بهشت گونه سهند یا گلزارها، چمن زارها و چشمه سارهای سه فصل آن و نیز در ه های زیبایی چون گشایش و چشمه های آبگرم آن را می شناسیم و کم به آن جا سفر می کنیم.
مراغه کجاست و از چه راه هایی می توان به مراغه رفت؟
شهرستان مراغه پس از تبریز بزرگ ترین و پر جمعیت ترین شهر آذربایجان شرقی است. شهری با ۲۲۷ هزار نفر جمعیت که تا مرکز استان تبریز حدود ۱۳۰ کیلومتر فاصله داردو فاصله اش تا تهران ۶۲۰ کیلومتر است.در گذشته های دور مراغه در مسیر جاده معروف ابریشم قرار داشت و دارای اهمیت بسیار بود.مراغه اکنون در شمال غربی کشور و در جنوب آذربایجان شرقی واقع است و دریاچه ارومیه در چند کیلومتری غرب آن قرار دارد.راه های دسترسی به مراغه متنوع است. شهرستان مراغه دارای فرودگاه و مسیرهای پروازی است و می توان از تهران با قطار هواپیما،وسیله نقلیه شخصی یا اتوبوس به راحتی خودرا به این شهر رساند و اوقاتی خوش و فراموش نشدنی را در آن جا سپری کرد.
مراغه شهری است زنده و پر جنب جوش با مردمانی سخت کوش نبض کار و تلاش حتی روزهای تعطیل در مراغه می زند، چرا که تعطیلات و جمعه ها هم بازارها و مغازه ها باز هستند و گویی زندگی جریان معمول هر روزی خود را طی می کند. نمای خیابان ها و محلات مراغه،قدیمی و سنتی نیست و خانه های قدیمی به سرعت در حال تخریب اندو ساختمان های بلند مرتبه در جای جای مراغه به چشم می خورد و آن نمای آشنای خانه های دو اشکوبه با آجرهای قرمز و شیروانی های قرمز و حیاط فراخ و درخت تاک و انارو انجیر در اطراف حوضی گرد ، می رود که به تاریخی فراموش شده بپیوندد.
اندکی درباره نام و پیشینه مراغه
مراغه کهن شهری است که سابقه حضور ی در آن به دوران پارینه سنگی می رسد.در دورانماد ها شهری آباد بودهو مارآوا یا ماد آوا یعنی جایگاه ماد ها خوانده می شد.در زمان هخامنشیان به دلیل نزدیکی به شهر مهم و استاتژیک شیز (در نزدیکی تخت سلیمان کنونی) موقعیتی ویژه داشت.در زمان ساسانیان نیز آذرگشسب در نزدیکی مراغه واقع بودند و مراغه را افراه رود یا افزاره روح می خواندند. البته مراغه در برهه هایی از تاریخ مادها و اشکانیان مرکز آذربایجان بود. پس از تصرف به دست مسلمانان هم از پایگاه های سپاهیان خلفا بود. دو بار با تهاجم مغولانویران شد و طلایی ترین دوران این شهر در دوره ایلخانان شکل گرفت. چرا که از سوی هولاکو خان مغول به عنوان پایتخت امپراطوری وسیع ایلخانی برگزیده شد و دوره ای از عمران و رونق در آن آغاز شد.
در این سفر کوتاه به کجا سر زدیم؟
از صبح زود تا غروب آفتاب در مراغه و اطراف آن گشتیم. گنبد های سرخ و کبود و غفاریه و برج مدور را دیدیم که همگی آجری بودند،اما با اشکالی متفاوت و گویا همگی گور- برج هستند،بی آن که گوری در سرداب هایشان دیده شود. از مقبره آقا لار بازدید کردیم که در حقیقت موزه سنگ مراغه است و انواع سنگ های تراشیده شده و سنگ های گور با شکل ها و نقش های مختلف و خطوط کنده کاری که همگی متعلق به بزرگان مشایخ،صوفیه و مقامات این شهرند،در آن نگهداری می شود.نکنه جالب آن که همان گونهکه بر گور نام آوران و گردان و جنگاوران بختیاری مجسمه شیر سنگی می نهادند،در دوران آق قویونلوها و قراقویونلوها،در این منطقهبر گور چنین مردمانی مجسمه قوچ با نقش سپر و شمشیر و تیر و کمان می گذارند و تعداد این قوچ های نمادین در مقبره آقالار و محوطه موزه ایلخانی نگهداری می شود.
به دیدن مهرابه یا نیایشگاه ورچوی در حومه مراغه رفتیم،سازه ای سنگی که در دل زمین و در درون صخره ای شیستی به دست انسان کنده شده، با هفت سرا و محوطه مدور تودرتو و اقامتگاه سنگی و حجره گونه و اقامتگاه سالکان کیش مهرپرستی در کنار معبد.در موزه صحرایی مردق با دیدن استخوان ها و سنگواره های حیوانات ماقبل تاریخ و توضیحات دقیق و مفصل آقای زارعی کارشناسی دیرینه شناسی شگفت زده شدیم و به شعف آمدیم.دیدار ما از تپه رصد و بازمانده سازه های مجموعه رصدخانه مراغه که شامل سالن اصلی رصد،کتابخانه،کوره ذوب فلزات و ساخت ادوات و آلات ستاره شناسی و دایره های پنج گانه نجوم و گاه شماری می شد،با توضیحات خوب آقای علیزاده بسیار جذاب و خاطره انگیز شد. از فراز تپه مراغه،طبیعت اطراف آن به طور کامل قابل مشاهده بود.
در بازار قدیمی مراغه هم گشتی زدیم و عصر هنگام دقایقی را در مسیر دریاچه سد علویان با تاجی طویل به طول یک کیلومتر(دومین سد بزرگ خاکی کشور)و کناره های زیبا و متفاوت آن سپری کردیم.
اگرها و افسوس ها و پایان سفر
با فرارسیدن غروب زود هنگام زمستانی ،سفر کوتاه اما پر بار ما به مراغه پایان گرفت و سوار بر قطار ساعت ۱۵/۶ عصر به سوی تهران راه افتادیم.در قطار دیده ها و شنیده هایم از مراغه را مرور می کردم و افسوس و اگرهایی در رابطه با گردشگری این شهر غنی و زیبا از ذهنم رژه می رفت که لازم می دانم آز آن ها ذکری به میان آورم.
اگر در جهت معرفی انبوه جاذبه های گردشگری مراغه بیش تر اطلاع رسانی شود،بی تردید مراغه یکی از بهترین و کامل ترین مقصد ها و قطب های گردشگری خواهد شد.مراغه و این همه کنارهگی و غربت جای افسوس دارد.
به رغم استهلاک حریم آثار تاریخی و ایجاد فضای سبز در برخی از این حریم ها، حریم مهرابه ورجوی و گنبد کبود و برج مدور به شکل آزار دهنده ای به خال خود رها شده و وضعیت اسفباری دارد.حتی درخت کهن سیصد ساله مقابل معبد که تا چندی پیش زنده بود و چند شاخه سبز و پر برگ داشت، به صورت کنده ای خشک و بی مصرف رو به نابودی کامل دارد.
محوطه آثار تاریخی و حتی خود آثار حفاظت نمی شود.در ورودی هیچیک از آثار تاریخی مراغهبه غیر از موزه ایلخانی و تپه رصد،مامور حفاظت یا نگهبان مشاهده نشد.نقش مهم حضور مامور و نگهبان مسول در حفظ و سلامت اثر و آرامش وامنیت محیط اطراف آن از بدیهیات است.
مثل این که جنبه درآمدزایی گردشگری در مراغه مورد غفلت قرار گرفته است. مابرای بازدید از مکان های تاریخی هیچ ورودیه ای پرداخت نکردیم. آیا کسب درآمد از این طریق نمی تواند در ساماندهی و بهسا زی این اماکن مورد استفاده قرار گیرد و تا حدی کمبودهای بودجه را جبران کند؟!
خانه های قدیمی هر شهر نمایان گر تاریخ ،فرهنگ،هویت و معماری آن شهر و شناسنامه آن محسوب می شوند.خانه های قدیمی مراغه مورد بی مهری و رو به خرابی و ویرانی اند.در حالی که ده ها واحد از این خانه ها ارزش و قابلیت مرمت دارند و می توانندسرپا بمانند و سالیان زیادی در کار بری هایی مثل نمایشگاه،کتابخانه،پایگاه فرهنگی و هنری و موزه های صنایع بومی و مردم شناسی به گونه ای ثمربخش و مفید به کار گرفته شوند و فضای عاطفی و منظر بومی شهر را هم نماینده و نگهبان باشند.
و اما خبرهای خوش
صد البته در کنار این کاستی ها و بی مهری ها،خبرهای خوشی هم از مراغه می رسد و اینده ای بهتر و پربارتر را برای این شهر نوید می دهد.
موزه منحصر به فرد و تخصصی ایلخانی ،با گسترش موزه کنونی و انتقال ذتمام آثار بازمانده از دوران ایلخانی بدین موزه به زودی بازگشایی خواهد شد.در این موزه علاوه بر سفالینه ها و اثار سرامیکی و کاشی و فلز ،کامل ترین مجموعه سکه دوران مذکور نگهداری میشود.
فاز نخست بزرگ ترین مرکز مطالعات موزه فسیل و دیرینه شناسی کشور در بنایی به پهنه ۸۰۰۰ متر مربع تا نوروز امسال در مراغه گشایش خواهد یافت.ضرورت ایجاد این موزه در پی کشفیات بسیار مهم تپه مردق و اعلام ۱۰۲۶ هکتاراز این منطقه به عنوان اثر ملی-طبیعی از سوی شورای عالی محیط زیست کشور و با بالاترین درجه حفاظت، شکل گرفته است. خوشبختانه از منطقه مردق به شدت حفاظت می شود و ورود به حریم آن تنها با کسب مجوز از سازمان محیط زیست امکان پذیر است و به موجب یک قرار بین المللی ،هیچ یک از دانشگاه ها و مراکز علمی جهان اقدام به خرید فسیل قاچاق نمی کنند. بنابراین قاچاقچیان محترم !به خود زحمت کندوکاوهای غیر مجاز و غیر قانونی ندهند،چون هم کاری دشوار است و هم متاع شان بی خریدار!
سوغاتی های مراغه
راستی اگر به مراغه رفتید،برای سوغاتی صابون مراغه را از قلم نیندازید،مرغوب ترین و معروف ترین صابون سنتی ایران بیش از۵۰ ۱ سال سابقه تولید در سه رنگ زرد و سفید و سیاه عرضه می شود که گویاگونه زرد رنگ آن مشتری بیش تری دارد،می گویند از ترکیب دنبه گوسفند و سود سوز آور تهیه می شود،هیچ گونه مواد صنعتی و افزوده شیمیایی ندارد،میزان PH آ ن مناسب و اسید آن هم کنترل شده است.از این رو استفاده از آن موجب رفع حساسیت های پوستی و تقویت پیاز موی سر می شود.کشمش و خشکبار مراغه که به سایر نقاط و خارج از کشور صادر می شود ،همراه باسلوق و سوجوق می تواند ره آوردهای دیگر شما از سفر به مراغه باشد.ضمنا اگر اواخر تابستان یا اوایل پاییز به مراغه سفر کردید سیب های بی نطیر مراغه و بیش از ۳۲ نوع انگور آن را فراموش نکنید.
نوشته فرزانه بگوند