ویرانه های شهر پالمیرا در ۲۱۵ کیلومتری شمال شرقی شهر دمشق، پایتخت سوریه، و ۱۲۰ کیلومتری جنوب غربی رود فرات، قرار دارد. طبق تقسمات سیاسی کنونی سوریه در استان “حمص” قرار دارد و از مرکز استان، شهر حمص، ۱۶۰ کیلومتر فاصله دارد.
انسان از دوره ی پیش از تاریخ، در عصر پارینه سنگی و نوسنگی، در این منطقه سکونت داشته است. پالمیرا منطقه ی حاصلخیزی است که در نزدیکی گذرگاه های کوهستانی در قلب بیابان سوریه واقع شده، محدوده ای که بین شام، عراق، خلیج فارس و مدیترانه قرار گرفته است. این موقعیت سبب اهمیت و پیشرفت شهر گردید چنان که پالمیرا به عنوان مهم ترین محل فروش محصولات مشرق زمین و نیز شهر تجاری امپراتوری روم شناخته شد و همان جایگاهی را پیدا کرد که پیش از آن شهر “پترا” داشت. این جایگاه از زمانی که امپراتور تراجان در سال ۱۰۵و ۱۰۶ پس از میلاد آن را به عنوان مرکز استان عربی نبطیه برگزید، آغاز شد و پالمیرا بسیاری از فعالیت های بازرگانی شرق را در اختیار گرفت.
پالمیرا تاثیر مهمی برظهور معماری نئوکلاسیک و شهرنشینی مدرن داشته است. این شهرنمونه خوبی از یک مجموعه شهر باستانی با بناهای سنگی عظیم مانند آگورا، آمفی تاتر و معبدها است. به جز این ها، آرامگاه های باشکوهی نیز بیرون از حصار مستحکم شهر وجود دارد. هنر پالمیرا که اکنون در رقابت با موزه های بزرگ دنیا است، شکل هایی از هنر رومی- یونانی را با عناصر بومی و تاثیر ایرانی به خوبی در می آمیزد. در پالمیرا، با ترکیب چند تمدن آثار منحصربه فردی به ویژه در زمینه تندیس های یادبود ساخته شده است.
در سده سوم پس از میلاد، با روی کار آمدن سلسله ساسانی، ایرانی ها حاکم شدند و در نتیجه از سرگیری دشمنی آن ها با رومی ها، پالمیرا نیز نقش استراتژیک و نظامی مهمی را به عهده گرفت، سپتیمیوس اوداناتوس حمایت و پشتیبانی رومی ها را به دست آورد و با آن ها در ستیز با ساسانیان هم پیمان شد. وقتی امپراتور روم، والریان شکست خورد و توسط پادشاه ساسانی دستگیر شد، اوداناتوس در دفاع از امپراطور مقاومت کرد و پسر والریان، گالنیوس، چند پیروزی نظامی به دست آورد. اوداناتوس توسط برادرزاده اش کشته شد و همسر او سپتیما زنوبیا قدرت را در دست گرفت و به نیابت از طرف پسرش حاکم شد. زنوبیا پس از مرگ همسرش به کمک کاسیوس لانگیوس سراسر سوریه را فتح کرد و قلمروش را تا مصر و آناتولی گسترش داد.
پس از آن، هر چند پالمیرا علیه امپراتوری روم شورش کرد اما به سرعت شکست خورد، به یغما رفت و دیوارهای شهر ویران گشت. این آغاز افول شهر بود اما افسانه ملکه ی پالمیرا، زنوبیا ازبین نرفت چرا که نام او به عنوان کسی که بیش از ویرانه های جهان باستان عمر می کند، زنده ماند.
پالمیرا یک مرکز بازرگانی ثروتمند از سال های ۴۴ پیش از میلاد تا ۲۷۲ پس از میلاد بود که به صورت متناوب وابسته یا مستقل از رومی ها بود و در سده دوم و سوم به اوج شکوه و آراستگی رسید. محور تاریخی و اصلی شهر خیابانی باز به طول ۱۱۰۰ متر و ستون هایی باشکوه است که معبد “بعل” را به “کمپ دیوکلسیان” مرتبط می کند، گذرگاه های جانبی سرپوشیده به این خیابان اصلی منتهی می شوند. قاعده ایوان ستون بندی شده این است که درمحورهای ثانویه ای که تا ستونهای باشکوه ادامه می یابد قرارگیرد.
خارج از منطقه مسکونی، در امتداد چهار جاده اصلی شهر، چهار آرامگاه قرار دارد که ویژگی های سه نوع مقبره را نشان می دهند. قدیمی ترین و مشخص ترین آنها به وسیله ی برج های یادبود بلندی که متعلق به ثروتمندترین خانواده ها هستند،مشخص می شود. مهم ترین آن ها که در قسمت جلویی بقایای این بناها قرار دارد برج الهه بعل است. راهروها و اتاق ها که با دالان های عمودی تقسیم بندی می شوند با سنگ هایی منقش به تصویرهایی ازدرگذشتگان و نقاشی هایی با رنگهای زنده تزیین شده اند.
این شهر برای افرادی که از صحرای سوریه عبور میکردهاند بسیار با اهمیت بوده و “عروس کویر” نیز نامیده شده است. در زبان آرامی به آن تدمر می گفته اند که معنای درخت نخل را دارد. مهم ترین منبع درآمد ساکنان پالمیرا یا تدمر گردش گری است.
تصویرها از نعیمه شیرعلیزاده و مرتضی دزفولی
نوشته مرتضی دزفولی با استفاده از:
۱- دیدار میدانی نگارنده در بهمن۱۳۸۹ از پالمیرا
۲- مقاله پالمیرا از تارنمای aryabantravel.com نوشته ی فائقه سلطان محمد و مرتضی دزفولی
۳- تارنمای رسمی یونسکو
۴- ویکی پدیا
۵- کتاب سوریه و لبنان از انتشارات لونلی پلنت Lonely Planet